در دگرگونی و پیشرفت تکنولوژیک عصر حاضر، که برخی آن را به اشتباه انقلاب صنعتی چهارم نام نهاده اند، دیگر سرمایهدار نه نیاز به نیروی بازو و نه نیاز به مهارت و حتی نه نیاز به مغز متفکر انسان دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، این روزها از هوش مصنوعی و فناوری نوینی که تحول جهان را در تمام ابعاد رقم زده است زیاد میشنویم؛ به کمک این فناوری فیلمنامه نوشته و موسیقی خلق میشود همچنین بسیاری از اموری که تصور میشد از مغز متفکر انسان و بازوی توانمند او به منصه ظهور می رسند، همه رنگ میبازند. در ادامه امیرحسن کاکایی، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت به تشریح دنیایی پیش روی و تحولاتی که در بخش تولید و به طور قطع اقتصاد رخ خواهد داد، پرداخته است.
تحول فناورانه تولیدی و زیستی
در میانه سال ۲۰۲۳ میلادی هستیم و تقریباً در وسط یک انقلاب فراصنعتی که به طرز وحشتناکی دنیای کسب و کار و تولید را دستخوش تغییرات قرار میدهد. عبارت وحشتناک را به کار بردم تا میزان ترس خودم را از این دنیای جدید نشان دهم. اما ابتدا باید توضیحی کوتاه در مورد تحولات بیان کنم تا بعد نشان دهم که این تحولات چه فرق اساسی با تحولات قبلی در چند هزار سال تاریخ بشری دارد.
ما هم اکنون با چند تحول دیجیتال روبه رو هستیم که دست به دست چند تحول فناورانه تولیدی و زیستی داده اند و نهایتاً کل نظامهای تولیدی، صنعتی، اقتصادی و حتی سیاسی را دستخوش تحولات اساسی قرار میدهند. امروز اینترنت از یک ابزار اطلاعاتی به یک ابزار ارتباطی کنترلی هوشمند تبدیل شده است که به کمک ابزارهای فیزیکی دیگر با انواع تجهیزات ارتباط دو طرفه مؤثر فعال برقرار کرده است. یعنی همزمان اطلاعات میگیرد و اطلاعات میدهد و در همان حال میتواند فرمان بدهد و هر تجهیزی که به آن متصل است را کنترل کند. به این مجموعه اینترنت اشیا میگویند که در برخی مراجع به اینترنت انرژی و اینترنت لجستیک به عنوان زیرمجموعه آن اشاره شده است؛ چراکه با کمک ابزارهای کنترلی متعددی که در اختیار دارد، میتواند جریان انرژی را تحت کنترل قرار داده و همزمان جریان حرکت کالا و مسافر را با کمک انواع خودران ها و رباتها تحت تأثیر مستقیم قرار دهد.
به عبارتی این موجود جدید که فراتر از تمام ارکان آن است، موجودی است که در حال یکپارچه شدن است و کل جهان را به زودی در اختیار خود قرار خواهد داد. البته بدیهی است که با ظهور هوش مصنوعی جهان شمول، این موجود جدید میتواند خودمختار عمل کند که بسیار بسیار خطرناک خواهد بود. این موجود همان طور که در فیلمهای هالیوودی از سالها پیش به تصویر کشیده شده است، میتواند کل زندگی بشر را در اختیار قرار دهد. این موضوع امروز آن قدر جدی شده است که بزرگان صاحب این قدرت خودشان اخطار میدهند و هفته پیش جمعی از این بزرگان تقاضای آتش بس ۶ ماهه داده اند؛ غافل از اینکه کار از کار گذشته و آنچه که نباید، رخ داده است. این موضوع تا آن حد وخیم است که مبدع اصلی این فناوری (هوش مصنوعی جهان شمول) از کارش استعفا داده است تا بتواند در مورد تبعات آن، فارغ از جایگاه شرکتی خود، صحبت کند و جهان را آگاه کند.
البته کار به همین جا ختم نمیشود. از طرف دیگر سیستمهای محاسباتی بر مبنای بلاک چین و محاسبات ابری در حال گسترش شتابان است. این دو مفهوم دو خاصیت دیگر به این غول عظیم اضافه میکند؛ افزایش سرعت محاسبه و کاهش آسیب پذیری. اما پیشرفتها ادامه دارد و به زودی کامپیوترهای کوانتومی هم به کمک خواهند آمد و سرعت را به طور نمایی بالا میبرند.
این موجود جدید خاصیتهای زیادی هم میتواند برای بشر داشته باشد. باید دعا کنیم که این موجود اخلاق را هم درک کند و از مسیر خوب بیرون نرود. در این صورت این تحول دیجیتال-فیزیکی میتواند خیلی از مشکلات بشری را حل کند. اولاً خود این مجموعه به شدت میتواند روی بازده و بهره وری صنایع مختلف تأثیر بگذارد و قیمت تمام شده را به شدت پایین بیاورد. البته اگر این باعث نشود که صاحبان قدرت از این موضوع سوءاستفاده کنند، در مجموع میتواند کالاهای با کیفیت بالاتر با قیمت پایینتر در اختیار تمام ابنا بشر قرار گیرد. همچنین این هوش جمعی جامع قدرتمند میتواند بسیاری از هزینههای کلی جامعه را از طریق بهینه سازی فرآیندها به ویژه فرآیندهای لجستیکی، پایین بیاورد. تصور کنید که در چنین دنیایی اصولاً خیلی از کارها دیجیتالی انجام خواهد شد و دیگر نیازی به مراجعه به خیلی از اماکن دولتی و غیردولتی نداریم. هنگامی هم که احتیاج به کالایی داریم، این سیستم همیشه میتواند مسیر بهینه با کمترین هزینه انرژی را در اختیار ما قرار دهد. همان طور که سیستمی مانند اسنپ هزینههای خرید پیتزا را عملاً کاهش داد، این سیستم این کار را در سطحی وسیعتر و جامعتر انجام خواهد داد.
چنین تحولی باعث خواهد شد که بخشی از مشکلات زیست محیطی، حداقل در شهرها کاهش یابد. همچنین وقتی کیفیت کالاهایی مانند خودرو ارتقا اساسی یابد، اصولاً مصرف انرژی و مواد به شدت کاهش خواهد یافت. توجه کنید که فناوریهایی مانند نانوفناوری و رباتهای هوشمند و روشهای سریع تولید هم در حال رشد سریع هستند و بدین ترتیب کالاهای جدید دارای خواصی خواهند بود که عمر و قابلیت کالاها را به طرز معنی دار بالا خواهد برد.
تصور کنید که دنیایی داریم با انواع خودران ها، از سطح خودرو سواری تا قطار پرسرعت خودران. در چنین دنیایی تقریباً نباید هیچ تصادفی رخ دهد. در چنین دنیایی دیگر نیاز به پلیس راهنمایی رانندگی نیست. ترافیک اصولاً معنا ندارد. همچنین نیاز به بیمه ماشین نیست. نیاز به انواع تعمیرکار به ویژه صافکار هم به شدت پایین میآید. چرا که نه تصادفی رخ میدهد و نه دیگر نیاز به تعمیرات وقت و بی وقت هست. مثلاً با فناوری نانو، به جای تعویض روغن خودرو در هر ۵ هزار تا، هر ۱۰۰ هزار کیلومتر نیازمند چنین عملیاتی خواهیم بود. تازه اگر فناوریهای خودرو برقی همگانی شود، شاید اصولاً دیگر نیاز به هیچ تعویض در طول عمر خودرو نباشد. اگر خوب فکر کنید، حتی نیاز به خرید خودرو در چنین دنیایی به طور نمایی پایین میآید. چرا که اصولاً وقتی ما به راحتی هر وقت بخواهیم هر خودرویی را که اراده کنیم با یک دکمه فراخوان کنیم، دیگر آیا باز هم اینگونه نیاز به خودرو خواهیم داشت. با این حساب در چنین دنیایی، حتی نیاز به پارکینگ هم کم میشود.
فناوری های هوش مصنوعی و مکانیزم بانکداری
این تمام اتفاقات نیست بلکه فناوریهای هوش مصنوعی روی مکانیزم بانکداری اثر مستقیم خواهد گذاشت. امروز هنوز که در ابتدای راه هستیم با فناوریهای بلاک چینی، عملاً رمز ارزها در حال به لرزه درآوردن پایههای بانکداری سنتی هستند. خود به خود وقتی رمز ارزها بتوانند نظام بانکداری را متحول کنند، نظامهای کنترلی دولتها نیز تغییر خواهد کرد و احتمالاً دنیای سیاست هم دچار تحولات اساسی خواهد شد. مجموعه این عوامل هم بهره وری تولید را به شدت بالا میبرد و هم مصرف را به شدت پایین، عملاً پایههای اقتصاد مصرف پایه ما هم دچار تحولات اساسی خواهد شد. برخی از پایان سرمایه داری سنتی صحبت میکنند.
متحول شدن سیستم آموزش
حالا این فناوریها را بگذارید کنار تصمیمات بزرگی که میتواند هوش مصنوعی برای کل بشر بگیرد. از همین الان در همین بدو ورود این Chat GPT دانشجویان به فکر انجام تکالیف خود با این نرم افزار مجانی هستند. خوب اصولاً در چنین دنیایی که قرار نیست دانشجو خودش تکلیف انجام دهد، چرا باید تکلیف بدهیم؟ اگر قرار نیست تکلیفی بدهیم، اصولاً آموزش برای چیست؟ اگر آموزش متحول میشود و میتوان با یک چیپ الکترونیکی کل دانش و مهارت بشری را در مغز یک انسان جاسازی کرد، اصولاً چه نیازی به نظام آموزشی داریم؟ اصلاً در چنین دنیایی قرار است انسان چه کاره باشد؟
واقعیت این است که تحول عظیمی که ما هم اکنون در شروع واقعی آن هستیم (از پیش بینی گذشته است)، یک دو راهی بزرگ برای بشر است. یادمان نرود که مجموعه این فناوریها عمدتاً در اختیار ثروتمندان و قدرتمندان جهان و جوامع است. در چنین حالتی سرنوشت آینده بشر بستگی کامل به تصمیم این ثروتمندان دارد. وقتی در چند هزار سال پیش بشر با کشاورزی آشنا شد، نیاز به انسان به عنوان کارگر افزایش یافت و رفاه بشر نیز بهبود یافت. در انقلاب صنعتی هم اتفاقات مهمی رخ داد چراکه نیروی بخار به کمک بازوی بشر آمد و اجازه داد که سرمایه در کنار نیروی کار و بخار رشدهای بزرگتری را برای جامعه بشری به ارمغان بیاورد و البته همچنان مغز انسان یگانه نیروی دست نیافتنی این انقلاب بود. در انقلاب دیجیتالی هم که با کامپیوتر شروع شد و با اینترنت به اوج رسید، باز هم بهره وری انسان و جامعه بشری را بالا برد؛ ولی همچنان سرمایه نیازمند نیروی کار انسان ماهر بود. اما در انقلاب امروز که برخی آن را به اشتباه انقلاب صنعتی چهارم نام نهاده اند، دیگر سرمایه دار نه نیاز به نیروی بازو و نه نیاز به مهارت و حتی نه نیاز به مغز متفکر انسان دارد. پس آن کس که ثروتمند است، دیگر نیازی به دیگران ندارد. رباتها، هوش مصنوعی و دنیای دیجیتال، هر آنچه او لازم دارد، فراهم میکند. امروز حتی این موجود جدید میتواند سرگرمیهای متعددی را برای انسان ثروتمند فراهم آورد. همین هفته پیش بخشی از دست اندرکاران هالیوود، اعتصاب کردند. چرا که ظاهراً این هوش مصنوعی برای فیلم نامه نویسی هم به کار گرفته شده است. جای هنر پیشه و تدوین گر و.... را هم که مانند آب خوردن میگیرد. شاید نهایتاً نتواند مانند انسان موسیقی خلق کند. اما به اندازه کافی الگو در اختیار دارد که بتواند انسان ثروتمند را سالها و بلکه قرنها سرگرم کند.
پس سوال اینجاست آنها که در طبقه متوسط یا پایین جامعه هستند، قرار است چه کار کنند؟ کجا این بازی جدید قرار دارند؟ آیا واقعاً دانشجویان من میتوانند به آینده روشن کاری و زندگی امیدوار باشند یا اینکه از هم اکنون باید جلوی این غول جدید قیام کنند و جلوی این تحول عظیم بایستند؟ واقعیت این است که دیگر کسی نمیتواند جلوی این تحول عظیم بایستد و جوامعی که بخواهند با آن مقابله کنند، حتماً نابود خواهند شد. نکته مهم این است که کدام جوامع زودتر بتوانند نقشی مهم در مدیریت این موجود جدید پیدا کنند.
کجای جهان فناوری قرار داریم؟
متأسفانه کشور ما هم اکنون درگیر مسائل خیلی ابتداییتر مانند تورم افسار گسیخته و بهرهوری بسیار پایین در صنایع و کسب و کارها است و حواس مسئولان ظاهراً به این تحول عظیم در جامعه جهانی نیست و نمیدانند که سرعت این تحولات چقدر زیاد است. با توجه به تغییرات آب و هوایی و تغییرات اساسی در نقشه اقتصادی-سیاسی دنیا در یک دهه قبل و دهه پیشِ رو، به نظر نمیرسد که جامعه ما برنامه مشخصی برای سوار شدن و در دست گرفتن افسار این موجود جدید داشته باشد و به همین لحاظ به شما خواننده گرامی پیشنهاد میکنم که هر جای این مرز و بوم هستید، فکری به حال خود و ما بکنید و هرطور میتوانید از سیاستمداران و به ویژه وکلای شهر و دیار خود بخواهید به جای دعواهای بی فایده، به مسائل اساسی پیش رو بپردازند و فکری کنند. ما از هم اکنون باید خود را برای این طوفان عظیم آماده کنیم.
یادمان نرود که این وسط، نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی ما هم خیلی کندتر از این حرفها است که بتواند به موقع کاری کند. بنابراین پیشنهاد میکنم خودتان از الان با مطالعه و تلاش زیاد روی مهارتها و دانشهای لازم برای این دنیای جدید کار کنید و یاد بگیرید که چگونه یاد بگیرید.